بعد از گذشت یک ترم از کارشناسی ارشد و همه فراز و نشیب هایی که وجود داشت، دوست داشتم تجربه ها و نتایجی که تو این مدت به دست اوردم در قالب این پست بنویسم.
از وقتی تحصیل در مقطع ارشد رو شروع کردم و دیدم که چقدر سخت گیری ها و تمرکز بیشتری نسبت به مقطع کارشناسی داره، نتیجه گرفتم که عملا تحصیل در مقطع کارشناسی که معمولا هم ۴ سال طول میکشه چیزی جز دست گرمی و مقدمه ای برای ارشد بیش نیست و به این فکر کردم که خب اگر که فشار ارشد رو میشد در مقطع کارشناسی هم تقسیم کرد و از اغلب درس های غیر مفید دوره کارشناسی که جز تحمیل و اجبار به دانشجو کار دیگه ای انجام نمیدن میشد چشم پوشی کرد، شاید تخصیل در مقطع ارشد در ایران می تونست تجربه بهتری باشه.
اون گذشته، در این مقطع حساس که دانشجو خیلی تخصصی و دقیق تر به مسائل و حوزه کاری خودش وارد میشه، طبیعیه که از برخی اساتید انتظار توجه بیشتر، رفتار دقیق تر و عملکرد حتی حرفه ای تری انتظار داشت، که خود وقتی با دوستانی که در حال تحصیل در خارج همزمان با خودم هستند مقایسه میکنم، میبینم که تفاوت در این موارد سر به فلک کشیده و فاصله زیادی تا رسیدن به اون سطح وجو داره.
جدا از همه نا امیدی هایی که موقع تحصیل در ارشد باهاشون برخوردم، روی مقاله ها و پروژه هایی هم کار کردم که باعث شدم نگاه فنی تری به مسائل مربوط به این حوزه داشته باشم، مواردی که باعث میشن به فکر تلفیق دانسته هایی که در حوزه نرم افزار به دست اوردم با گرایش های دیگ مثل هوش مصنوعی و یا سخت افزار کنم و فراتر از چیزی که هستم، ببینم و فکر کنم.